من در این وبلاگ در مورد اینکه چه چیزی یک لوگوی خوب را ایجاد می کند، زیاد صحبت کرده ام، اما در مورد اینکه چه چیزی یک لوگوی بد را ایجاد می کند، تقریباً به آن عمق نپرداخته ام. پس از کمی طوفان فکری، توانستم 5 دلیل اصلی برای ایجاد یک لوگوی بد پیدا کنم و در این پست به بررسی آنها خواهم پرداخت.

1. بیش از حد تحت اللفظی
احتمالاً بزرگترین مثال من از چیزی که یک لوگوی بد را می سازد، تلاش برای به تصویر کشیدن واقعی چیزی به جای مفهوم سازی آن به روشی انتزاعی است.

لوگوها از این جهت منحصر به فرد هستند که مانند دیگر انواع طراحی نیستند که هدف آن انتقال پیام یا راهنمایی بیننده به سمت یک مسیر عملی باشد. لوگو فقط به معنای یک تصویر ساده، همه کاره و منحصر به فرد است که می تواند برای شناسایی یک برند استفاده شود. از نظر فنی نیازی به برقراری ارتباط نیست و به همین دلیل لوگوها زمانی که کمی رمز و راز بیشتر دارند بهتر عمل می کنند.

خیلی تحت اللفظی
مثال بالا را در نظر بگیرید. هر دو لوگوی تحویل هستند. طراحی بالا آماتور به نظر می رسد زیرا به معنای واقعی کلمه تحویل را به تصویر می کشد. طراحی پایین حرفه‌ای‌تر به نظر می‌رسد، زیرا تحویل را به روشی انتزاعی با فلش در فضای منفی بین E و X نشان می‌دهد. بیشتر مردم حتی متوجه وجود آن نمی‌شوند! این یک لمس زیبا از رمز و راز اضافه می کند، و طراحی لوگو برای این نوع کاوش اجازه می دهد.

من متوجه شده‌ام که بسیاری از مشتریان من از اینکه می‌خواهند لوگوی آنها به معنای واقعی کلمه کاری را که انجام می‌دهند به تصویر بکشد، تماس گرفته‌اند. به تصویر کشیدن چیزی اشکالی ندارد، اما فریب خوردن از آن تقریباً همیشه منجر به طراحی لوگوی آماتوری می شود.

2. بیش از حد متکی به رنگ
مثال دیگری از آنچه که یک لوگوی بد را ایجاد می کند، ناتوانی در تبدیل لوگو به سیاه و سفید است.

بیش از حد متکی به رنگ

استفاده از رنگ‌ها و شیب‌ها در یک لوگو خوب است، اما لوگویی که به رنگ‌های خود متکی است، تطبیق پذیری لازم برای استفاده در همه روش‌هایی که معمولاً از یک لوگو استفاده می‌شود را ندارد.

یک لوگو باید به همان اندازه بدون رنگ کار کند که با رنگ کار می کند، به طوری که می توان آن را روی چوب حک کرد، به صورت علامت فولادی درآورد، روی پله و بنر تکراری علامت گذاری کرد، روی پیراهن گلدوزی کرد، سیاه و سفید چاپ کرد و غیره. .

3. در اندازه های کوچک قابل مشاهده نیست
همانطور که قبلا ذکر شد، یک لوگو به روش های مختلف استفاده می شود، بنابراین باید به گونه ای آماده شود که به اندازه کافی همه کاره باشد تا در هر زمینه ای کار کند. یکی از مثال‌های خوب این، مقیاس‌بندی است.

جزئیات بیش از حد

یک لوگو باید خوانا باشد حتی زمانی که در اندازه های کوچک مقیاس بندی شده باشد. هنگام طراحی لوگوی خود، سعی کنید تصور کنید که در برگه مرورگر چگونه به 16 در 16 پیکسل می رسد. اگر در آن اندازه قابل مشاهده نباشد، احتمالاً هنگام مشاهده در یک دستگاه تلفن همراه، روی کارت ویزیت یا به عنوان تصویر نمایه در رسانه های اجتماعی خیلی خوب کار نخواهد کرد. این معمولاً زمانی اتفاق می‌افتد که جزئیات بسیار دقیق وجود داشته باشد.

4. بیش از حد مد روز
همانطور که در پستی که در مورد روندهای لوگو نوشتم صحبت کردم که باید از آن اجتناب کرد، گرایش های طراحی ممکن است امروز شیاردار به نظر برسند، اما احتمالاً بیش از 10 سال آینده شبیه یک کفال خواهند بود.

آرم قدیمی کلبه رادیویی

5. فونت های بسیار زیاد
مثال دیگری از آنچه که یک لوگوی بد را ایجاد می کند، استفاده از فونت های بسیار زیاد است.

فونت های خیلی زیاد

وقتی از تعداد زیادی فونت مختلف در یک لوگو استفاده می کنید، همه آنها برای جلب توجه می جنگند و با یکدیگر برخورد می کنند. در نهایت آشفته و آشفته به نظر می رسد. من به ندرت از بیش از 2 فونت در لوگوهایی که طراحی می کنم استفاده می کنم.